محل تبلیغات شما

http://www.sibtayn.com/fa/images/stories/icons/22.gifhttp://www.sibtayn.com/fa/images/stories/icons/22.gifhttp://www.sibtayn.com/fa/images/stories/icons/22.gifhttp://www.sibtayn.com/fa/images/stories/icons/22.gifhttp://www.sibtayn.com/fa/images/stories/icons/22.gif


سلام ودرود بر شما خوانندگان وفرهیختگان عزیز،

شاید برای بیان صحبتهای اینچنینی بعضی افراد دنبال بهانه یا مناسبت خاصی بگردند. چیزی مثل چند سالگی وبلاگ یا(هرچیز دیگه).نمی دونم!

مهم هم نیست! یک سری حرفها هست که خواستم بی بهانه مطرح بشه و البته شاید این حرفها به همین پست ختم نشه و ادامه پیدا کنه. به هر صورت دوست دارم بیان کنم.

تا امروز حدود 5 ساله که کمابیش و با همه فراز و نشیب ها وبنویس هستم. و البته کمی بیش از 5 سال هست که وبنویسی در این فضا رو تجربه می کنم. راستش زود گذشته و کمی باورش برای خودم سخته! از اونجایی که اعتماد به نفس کاذب ندارم، می دونم که چه توی علم پزشکی و چه وبنویسی چندان شاخص نبودم و فقط سعی کردم در حد بضاعت خودم و برای دل خودم و البته به امید اینکه شاید برای کسی مفید باشم حضور داشته باشم! توی این مدت از اونجایی که عضو باشگاهی نیستم و تعلقات گروهی خاصی ندارم، شاید کمتر امکان برخورد چهره به چهره با پزشکان و وبنویسان نام آشنا برام فراهم شده که تنها مورد شاخص اون شرکت در آزمون دانشگاه علوم پزشکی تهران بود!

البته در این سالها سعی کردم وبلاگهای پزشکی وغیر پزشکی روهم دنبال کنم تا از فضای مجازی عقب نمونم. این تجربه ها خاطرات شیرین زیادی برام داشته و البته معدود خاطرات تلخ! فکر می کنم علم پزشکی و گام گذاشتن در  این راستا در زندگی شخصیت و روحیه تازه ای به من هدیه کرد. چیزی که توی هیچ محیط دیگه ای نمی شه دنبالش گشت. چیزهایی مثل صبر، وسعت دید، تحمل ناملایمات و بخشش و .

شاید این دیدم با زندگی واقعی تضاد داشته باشه، ولی بهترین لحظات عمرم رو لحظاتی که در این راه بودم می دونم و هنوز هم بااین کارم چه به عنوان بک کارشناس و چه ارائه خدمات داروئی به بیماران انرژی می گیرم و .

اما در مورد وبنویسی قضیه کمی متفاوته. راستش با اینکه دوستان خوبی توی این محیط دارم و تجربه های خوبی کسب کردم، اما گاهی از وبنویسی و حضور مجازی احساس بطالت می کنم. اما چرا؟

خوب تا جایی که از کسی تعریف کنی، همه چیز گل و بلبل و همه خوب و شاعر و ادیب و با احساس و . هستند

ولی کافیه بخوای چیزی بنویسی یا نظری بدی که خلاف ذائقه کسی باشه. اونوقته که اون گل و بلبل خیلی سریع جای خودش رو به اخم و غضب و تغیر و گاهی توهین و تحقیر و فحاشی می ده. متاسفانه احساس می کنم محیط وبنویسی محیطی است که اکثر افراد بیشتر به دنبال حاشیه ها هستند تا اصل داستان مثلا  همین کار خودم یا  چیزی شبیه به بازی فوتبال! برای امتحان شما به عنوان یک وبلاگنویس یه مطلب آموزشی عالی بگذار یا یک گزارش برنامه خوب. ببین چند نفر میان به وبلاگت و چند نفر از اونها نظر می دهند. حالا بعدش یک نقد !! خطاب به یک آدم معروف یا در مورد یک موضوع، جنجالی بذار و بازخوردها رو مقایسه کن. همه چیز گویا خواهد بود. 

اما موضوع به همینجا ختم نمی شه. بعضی از برخوردها صورت می گیره که هر چند ظاهرش بی اهمیته اما وقتی به عمقش فکر می کنی خیلی توهین آمیزه! 

- در وبلاگی نظری می گذاری و نظرت تایید نمی شه بدون هیچ توضیحی، حتی وقتی دلیلش رو جویا می شی بازهم جوابی نمی شنوی!

- در وبلاگی نظر می گذاری نظرت اول تایید می شه، ولی بعدا پاک می شه!

- رفتار کسی رو در یک پست به چالش می کشی بعد طرف می یاد با یک اسم جعلی به هفت جدوآبادت توهین می کنه!ووو

- طرف می یاد تو وبلاگت نظر می ذاره جوری از موضع بالا بهت نگاه می کنه که آره مثلا اتفاقی اومده وبلاگت یا اصلا وبت رو نمی خونه و به این بهونه اومده حالا بگذریم که مطمئنی بعضی هاشون واو به واو مطالبت رو می خوانند تا ازت یک چیزی گیر بیارن و .

- یک عکس ساده که به نظرت قشنگ می یاد می ذاری زیرش می نویسی عکس از . که ندیده اید! طرف می یاد بهت گیر می ده که تو ادعای عکاسیت می شه و اصولش به گوشت خورده یا نه و . !!!

چیزی که آدم رو اذیت می کنه اینه که افراد رو در روی هم خوبند و همه چیز عالی.همه خوبند، همه می خندند، حتی اونهایی که تو محیط مجازی برای هم تیزی می کشند دور هم نشستند و کلوچه و کیک و چایی می خورند! اما فضای مجازی همونیه که هست. همون توهین ها، همون کینه ورزی ها، همون از موضع بالا نگاه کردنها و . انگار ما وقتی پشت مانیتور هستیم و خیالمون راحته که کسی ما رو نمی بینه یک شخصیت دیگه که بعضا شخصیت واقعیمون هست را بروز می دهیم!

عذر می خوام اگه این پست با تلخی تموم می شه اما این مطلب ادامه داره و امیدوارم حداقل خودم بعد از نوشتن این مطالب و خواندن نظرات شما به نتیجه برسم.


 شاد و پیروز و سربلند باشید در زیر سایه الطاف الهی
            

                       

                                    به قلم:مدیر وبلاگ

پزشکی ،اطلاعات داروئی بخش پارود

((یـوســـف))

ومن الله التوفیق

قوانین،برای تبدیل شدن از یک مدیر خوب به یک مدیر عالی

چرا کارمندان یا به اصطلاح کارگران از کارشان رضایت ندارند 3

چرا کارمندان یا به اصطلاح کارگران از کارشان رضایت ندارند 2

  ,رو ,یک ,نمی ,چیزی ,کنم ,    ,می کنم ,می یاد ,و البته ,طرف می

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کانون فرهنگی شهید احمد مهویدی مسجد امام جواد (ع) شهرستان گناباد 67 درجه Paradise Pet punclichubuf پایگاه رسمی مجید الماسی (Dj Black Zing) letgabousi نرم افزار برنامه نویسی پی ال سی PLC سایت تفریحی Scott's memory shear.na.tamam